کشتی کج فوتبال اس ام اس
 
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:







Alternative content



کد شمارش معکوس سال نو



 سلام بچه ها خوبید؟


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط benyamin

 

همره باد سر پاییزی سرنوشت من و و تو گشته جدا
رهسپاری عشق من اکنون میسپارم تو را به دست خدا . . .
.
.
.
پاییز مرا عاشق می کند ، باران عاشق تر !!!
حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند ؟؟؟
.
.
.
شاخه با ریشه خود حس غریبی دارد
باغ امسال چه پاییز عجیبی دارد
غنچه شوقی به شکوفا شدنش نیست
با خبر گشته که دنیا چه فریبی دارد . . .
.
.
.
رد پای عطر پاییز را میگیرم
کوچه به کوچه
رویا به رویا
در انتهای کوچه باغ به جای خالیت میرسم …
چه سخت است حضور عطر تو میان برگ های پاییز زده !
.
.
.
حرف تازه ای ندارم …
فقط خزان در راه است …
کلاه بگذار سر خاطراتی که یخ زده اند ،
شاید یادت بیافتد جیب هایت را وقتی دست هایم مهمانشان بودند …
.

سایر جملات بسیار زیبا در ادامه مطلب


.
.
دلم برای پاییز خودم تنگ شده
دل پاییزی خودم
کاش اشکی بود دلم را میشست
این روزها آسمان دلم آنقدر ابریست
که پاییز هم برای آمدنش استخاره میکند
.
.
.
پاییز
فصل رسیدن انارهای سرخ است
و انار
چه دل خونی دارد
از رسیدن . . .
.
.
.
پاییز منم که هر روز چهره ی زردم را
با سیلی دروغهایت
سرخ می کنم
تا هرگز نفهمی
آنکه بهار سبزم را
به خزان نشاند تو بودی . . .
.
.
.
بـــــاران غم پاییز است
بــــاران نم اشک چشمه ی پاییز است
این سیل که میبینی روان است به هر سوی
اشـــــک غـــم عشق دل دیوانــــــــه ی پاییز است
.
.
.
کاش میشد به جای ساعت ، فصل ها را عقب کشید ؛
آنوقت دوباره تابستان میشد و من برای تو گوشواره های گیلاس می چیدم …
.
.
.
مسافری رسیده از راه با کوله باری از باران و دلتنگی
و طنین آرام گام هایش پیچیده در کوچه‌های شهر …
صدایی می‌آید این حوالی ؛ صدای قدم های پاییز …
.
.
.
هی پاییز
ابرهایت را زود بفرست
شستن این گرد غم از دل من چندین پاییز باران میخواهد . . .
.
.
.
بـهــــار مـــن! بــپــذیــرم بــه شــعـر پـایـیــزی
غــزل غـــزل بــه فــدایت اگـرچــه ناچـیز است
هنــوز بــوی تـــو دارد هـــوای شــعــر و غـــزل
خوشـا که شعـر تو هـمـچون شکـوفه نوخیز است
.
.
.
دوباره پاییز…
اما نه ((فصل خزان)) زرد!
دوباره پاییز…
اما نه فصل اندوه و درد!
دوباره پاییز…
فصل زیبای سادگی…
دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی!
پاییزت قشنگ
.
.
.
ما را چه به مهتاب که ما تیره و تاریم
در موسم پاییز ، چونان ابر بهاریم
محبوبه و مینا به کجا ای گل مریم
ما بذر نداریم که یک لاله بکاریم . . .
.
.
.
تنهایی
نامِ دیگر پاییز است
هرچه عمیق‌تر
برگ‌ریزانِ خاطره‌هاتْ بیش‌تر . . .
.
.
.
من از شما گفتن تو بدم می آید
عزیزم مرا سرد خطاب نکن
این پاییز میخواهم تا افتادن آخرین برگ
با تو دیوانگی ها کنم . . .
.
.
.
آغاز فصل حساسیت، عطسه، آویزانی دماغ
یادآوری وحشت از شروع درس و مشق، آنفولانزا، پنی‌سیلین
خاطراتی که باید فراموش شود و نمی‌شود، فکر، خیال
و هزاران پدیده‌ی قشنگ دیگر مبارک باد !
.
.
.
بیا ای همنشین سرد پاییز / به آواهای شب هایم درآمیز
بیا ای رنگ مهتاب بلورین / تو شعری تازه در من برانگیز . . .
.
.
.
یک پنجره از ابر بهارم لبریز
لبریزتر از غم غروب پاییز
در محکمه ام نوشت دنیا روزی
تبعید به غربت جنوب پاییز . . .
.
.
.
حواست هست نزدیکای پاییز است ؟؟؟
دلم از باد و باران های بی تدبیر لبریز است …
حواست هست نیمکت های پاییزی کمی سرد است ؟
مجالی هم که باشد فرصت خوب نشستن روی دفترهای پر برگ است …
حواست هست شبهای بلند پیش رویت انتظار دیدنت را زنده می دارند و در پایان این قصه یلدایی که می داند تمام فصل بی برگی به یادت سبز می ماندم ؟
حواست هست چون سابق به زیر باد و باران پا به پا باشیم و در آن سوز بی احساس دستانت میان دست های من نمی لرزید ؟
حواست هست کنج کوچه های شهر همان جایی که آب چاله هایش انتظار یک قدم را داشت ، تمام چاله های منتظر هم سهم من میشد ؟
حواست هست ؟؟؟ معلوم است !
“مصطفی گل محمدی”
.
.
.
من منتظرم … یه انتظار شیرین واسه یه اتفاق ! واسه یه تغییر !
امسال با همه سالهایی که اکسیژن ازت گرفتم فرق داره … بیا و باز با سردی هوات و بارون غروبت و لرز زرد برگ درختات بی تابم کن …
دلم خیلی واسه خش خش تنگ شده ! واسه نم کشیدن ! واسه نارنجی زرد قرمز !
دلم واسه سوزی که تو زندگیم میندازی خیلی تنگ شده …
.
.
.
پاییز سرد و بی رحم نیست ، فقط جسارت زمستان را ندارد !
ذره ذره زرد می کند ، اندک اندک جان می ستاند و قطره قطره می گریاند …
پاییز سرد نیست ، نامهربان است …
بی رحم نیست ، عشق را نمی شناسد …
جسارت ندارد ؛ درست مانند “تو”
.
.
.
پاییز آمدست که خود را ببارمت
پاییز لفظ دیگر “من دوست دارمت”
بر باد می دهم همه ی بود خویش را
یعنی تو را به دست خودت می سپارمت !
باران بشو ، ببار به کاغذ ، سخن بگو
وقتی که در میان خودم می فشارمت
پایان تو رسیده گل کاغذی من
حتی اگر خاک شوم تا بکارمت
اصرار می کنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا می گذارمت
پاییز من ، عزیز غم انگیز برگریز
یک روز می رسم و تو را می بهارمت !!!
سید مهدی موسوی
.
.
.
همزاد پاییزم وقتی که برگ افتاد
وقتی طبیعت را شلاق میزد باد
من گریه می کردم اما بدون اشک
این رسم با من بود گویا که مادر زاد
یک شبنم احساس از باورم غلتید
عاشق نبودم من ، او عشق یادم داد
باشد برای عشق یک بیستون اما
فرقی نخواهد کرد در باور فرهاد
پاییز می بارد از این در و دیوار
دراین سکوت سرد ، یخ میزند فریاد
.
.
.
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه جا کند
او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را برملا کند
او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ، خدا کند
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند
شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
خش خش ، صدای پای خزان است ، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند

 

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط benyamin

 

همره باد سر پاییزی سرنوشت من و و تو گشته جدا
رهسپاری عشق من اکنون میسپارم تو را به دست خدا . . .
.
.
.
پاییز مرا عاشق می کند ، باران عاشق تر !!!
حالا تو بگو این باران پاییزی با من چه می کند ؟؟؟
.
.
.
شاخه با ریشه خود حس غریبی دارد
باغ امسال چه پاییز عجیبی دارد
غنچه شوقی به شکوفا شدنش نیست
با خبر گشته که دنیا چه فریبی دارد . . .
.
.
.
رد پای عطر پاییز را میگیرم
کوچه به کوچه
رویا به رویا
در انتهای کوچه باغ به جای خالیت میرسم …
چه سخت است حضور عطر تو میان برگ های پاییز زده !
.
.
.
حرف تازه ای ندارم …
فقط خزان در راه است …
کلاه بگذار سر خاطراتی که یخ زده اند ،
شاید یادت بیافتد جیب هایت را وقتی دست هایم مهمانشان بودند …
.

سایر جملات بسیار زیبا در ادامه مطلب


.
.
دلم برای پاییز خودم تنگ شده
دل پاییزی خودم
کاش اشکی بود دلم را میشست
این روزها آسمان دلم آنقدر ابریست
که پاییز هم برای آمدنش استخاره میکند
.
.
.
پاییز
فصل رسیدن انارهای سرخ است
و انار
چه دل خونی دارد
از رسیدن . . .
.
.
.
پاییز منم که هر روز چهره ی زردم را
با سیلی دروغهایت
سرخ می کنم
تا هرگز نفهمی
آنکه بهار سبزم را
به خزان نشاند تو بودی . . .
.
.
.
بـــــاران غم پاییز است
بــــاران نم اشک چشمه ی پاییز است
این سیل که میبینی روان است به هر سوی
اشـــــک غـــم عشق دل دیوانــــــــه ی پاییز است
.
.
.
کاش میشد به جای ساعت ، فصل ها را عقب کشید ؛
آنوقت دوباره تابستان میشد و من برای تو گوشواره های گیلاس می چیدم …
.
.
.
مسافری رسیده از راه با کوله باری از باران و دلتنگی
و طنین آرام گام هایش پیچیده در کوچه‌های شهر …
صدایی می‌آید این حوالی ؛ صدای قدم های پاییز …
.
.
.
هی پاییز
ابرهایت را زود بفرست
شستن این گرد غم از دل من چندین پاییز باران میخواهد . . .
.
.
.
بـهــــار مـــن! بــپــذیــرم بــه شــعـر پـایـیــزی
غــزل غـــزل بــه فــدایت اگـرچــه ناچـیز است
هنــوز بــوی تـــو دارد هـــوای شــعــر و غـــزل
خوشـا که شعـر تو هـمـچون شکـوفه نوخیز است
.
.
.
دوباره پاییز…
اما نه ((فصل خزان)) زرد!
دوباره پاییز…
اما نه فصل اندوه و درد!
دوباره پاییز…
فصل زیبای سادگی…
دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی!
پاییزت قشنگ
.
.
.
ما را چه به مهتاب که ما تیره و تاریم
در موسم پاییز ، چونان ابر بهاریم
محبوبه و مینا به کجا ای گل مریم
ما بذر نداریم که یک لاله بکاریم . . .
.
.
.
تنهایی
نامِ دیگر پاییز است
هرچه عمیق‌تر
برگ‌ریزانِ خاطره‌هاتْ بیش‌تر . . .
.
.
.
من از شما گفتن تو بدم می آید
عزیزم مرا سرد خطاب نکن
این پاییز میخواهم تا افتادن آخرین برگ
با تو دیوانگی ها کنم . . .
.
.
.
آغاز فصل حساسیت، عطسه، آویزانی دماغ
یادآوری وحشت از شروع درس و مشق، آنفولانزا، پنی‌سیلین
خاطراتی که باید فراموش شود و نمی‌شود، فکر، خیال
و هزاران پدیده‌ی قشنگ دیگر مبارک باد !
.
.
.
بیا ای همنشین سرد پاییز / به آواهای شب هایم درآمیز
بیا ای رنگ مهتاب بلورین / تو شعری تازه در من برانگیز . . .
.
.
.
یک پنجره از ابر بهارم لبریز
لبریزتر از غم غروب پاییز
در محکمه ام نوشت دنیا روزی
تبعید به غربت جنوب پاییز . . .
.
.
.
حواست هست نزدیکای پاییز است ؟؟؟
دلم از باد و باران های بی تدبیر لبریز است …
حواست هست نیمکت های پاییزی کمی سرد است ؟
مجالی هم که باشد فرصت خوب نشستن روی دفترهای پر برگ است …
حواست هست شبهای بلند پیش رویت انتظار دیدنت را زنده می دارند و در پایان این قصه یلدایی که می داند تمام فصل بی برگی به یادت سبز می ماندم ؟
حواست هست چون سابق به زیر باد و باران پا به پا باشیم و در آن سوز بی احساس دستانت میان دست های من نمی لرزید ؟
حواست هست کنج کوچه های شهر همان جایی که آب چاله هایش انتظار یک قدم را داشت ، تمام چاله های منتظر هم سهم من میشد ؟
حواست هست ؟؟؟ معلوم است !
“مصطفی گل محمدی”
.
.
.
من منتظرم … یه انتظار شیرین واسه یه اتفاق ! واسه یه تغییر !
امسال با همه سالهایی که اکسیژن ازت گرفتم فرق داره … بیا و باز با سردی هوات و بارون غروبت و لرز زرد برگ درختات بی تابم کن …
دلم خیلی واسه خش خش تنگ شده ! واسه نم کشیدن ! واسه نارنجی زرد قرمز !
دلم واسه سوزی که تو زندگیم میندازی خیلی تنگ شده …
.
.
.
پاییز سرد و بی رحم نیست ، فقط جسارت زمستان را ندارد !
ذره ذره زرد می کند ، اندک اندک جان می ستاند و قطره قطره می گریاند …
پاییز سرد نیست ، نامهربان است …
بی رحم نیست ، عشق را نمی شناسد …
جسارت ندارد ؛ درست مانند “تو”
.
.
.
پاییز آمدست که خود را ببارمت
پاییز لفظ دیگر “من دوست دارمت”
بر باد می دهم همه ی بود خویش را
یعنی تو را به دست خودت می سپارمت !
باران بشو ، ببار به کاغذ ، سخن بگو
وقتی که در میان خودم می فشارمت
پایان تو رسیده گل کاغذی من
حتی اگر خاک شوم تا بکارمت
اصرار می کنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا می گذارمت
پاییز من ، عزیز غم انگیز برگریز
یک روز می رسم و تو را می بهارمت !!!
سید مهدی موسوی
.
.
.
همزاد پاییزم وقتی که برگ افتاد
وقتی طبیعت را شلاق میزد باد
من گریه می کردم اما بدون اشک
این رسم با من بود گویا که مادر زاد
یک شبنم احساس از باورم غلتید
عاشق نبودم من ، او عشق یادم داد
باشد برای عشق یک بیستون اما
فرقی نخواهد کرد در باور فرهاد
پاییز می بارد از این در و دیوار
دراین سکوت سرد ، یخ میزند فریاد
.
.
.
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه جا کند
او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را برملا کند
او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ، خدا کند
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند
شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
خش خش ، صدای پای خزان است ، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند

 

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط benyamin

 

انواع گاز اشک آور برای سرکوب تظاهرات میوه ها موجود است !
(امضا : پیاز)
.
.
.
دوستت دارم ای میکروب آبله مرغان !
(امضا : میکروب خروسک)
.
.
.
من بیشتر از سازمان تفکیک زباله قدر زباله ها را می دانم !
(امضا : گربه محله)
.
.
.
در بیمارستان ها تنها ما هوایتان را خواهیم داشت !
(امضا : یک کپسول اکسیژن)
.

اس ام اس های باحال امضادار در ادامه مطلب


.
.
ما به جمله همیشه حق با «مشتری» است اعتراض داریم !
(امضا : جمعی از سیارات منظومه شمسی)
.
.
.
برای اینکه زیر پایم را خالی نکنند ، روی دستهایم راه می روم !
(امضا : ژیمناستیک کار)
.
.
.
من کلاه گیس و آبروی آدم کچل را با هم می برم !
(امضا : باد پاییز)
.
.
.
پله های ترقی برای بعضی ها سر است !
(امضا : نظافتچی پله های اداره)
.
.
.
افراد نمک نشناس ، شوربخت می شوند !
(امضا : نمکی محل)
.
.
.
ما به جای “آن ور دنیا” شما را به “آن دنیا” می بریم !
(امضا : یک شرکت هواپیمایی)
.
.
.
محافظت از “اتو” های خود را به ما بسپارید !
(امضا : اتوبان)
.
.
.
لطفا پس از حذف یارانه لبنیات شیربهای ما را بدون یارانه حساب کنید !
(امضا : دختران دم بخت)
.
.
.
آه ما سوزناک ترین آه های دنیاست !
(امضا : اژدهای هفت سر)
.
.
.
لطفا روی سگتان را بالا نیاورید !
(امضا : یک آدم گربه صفت)
.
.
.
اگر از شنیدن حرف مخالف فشار خونتان بالا می رود به ما بپیوندی !
(امضا : اعضای گروه فشار)
.
.
.
صدای آب اصلا هم طنین زندگی نیست !
(امضا : مرده شور بهشت زهرا)
.
.
.
قول می دهم شما را رو سفید کنم !
(امضا : گچکار سر گذر)
.
.
.
لطفا نان ما را آجر کنید !
(امضا : بساز و بفروش های شهر)
.
.
.
دوغ خیلی از نوشابه سیاه بهتر است !
(امضا : دانشمندان نژاد پرست)
.
.
.
سیفون برای من حکم نوشابه کنار غذا را دارد !
(امضا : چاه دستشویی)
.
.
.
اهدای خون، اهدای زندگی است !
(امضا : انجمن خون آشامان)
.
.
.
در رمانتیک بودن ما همین بس که هم شمع داریم و هم پروانه !
(امضا : جمعی از اتومبیل ها)

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط benyamin

سلام هر کسی که اس ام اس تازه یا مطلبی داره میتونه برا ما بفرسته با تشکریا اس ام اس از هر چی میخواین بگین تا براتون بنویسم

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط benyamin

 

ﺑﻨﺎﻡﺍﺳﺘقلال ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ

¤*¨¨*¤.¸¸…¸.¤\
\¸..
ESTEGHLAL..\
.\¸.¤*¨¨*¤.¸¸.¸.¤*
..\
…\

…..
\
…./.\..

.

.

.

الا فرهاد غزال تیز پایم / مکن سوراخ لنگ با وفایم

منم شیث رضایی پرسپولیسی/ نما رحمی بحال ناله هایم

ته جدول نشسته مات و زارم / ازین ماتی بگو کی در می آیم

تو گفتی آی بدو بسکه دویدم / شکسته ساق های هر دو پایم !

.

.

.

برنده بازی دربی کدام تیم است ؟

الف ) استقلال

ب ) پـَـَـ نــه پـَـَــــ پرسپولیس!

.

.

.

غم قفس به کنار

آنچه عقاب را میمیراند ، شاخ بازی تیم های انتهای جدول است !

.

.

.

شنیدم دارن یه قانون جدید میذارن که فوتبال از ثانیه هشت شروع بشه

آبروی تیم های زود گل خور نره !

.

.

.

از یه پرسپولیسی میپرسن رفت و برگشت باختن به استقلال بدتر بود

یا نداشتن قهرمانی تو آسیا ؟

میگه : تا حالا از مس سرچشمه ثانیه ۷ گل نخوردی !

.

.

.

در آستانه ببازی استقلال و پرسپولیس قیمت ایزی لایف به شدت گران شد.

کارشناسان دلیل این افزایش قیمت را

تقاضای زیاد پرسپولیسی ها برای روز دربی میدانند !

.

بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب

.

.

به نظر شما نتیجه بازی استقلال و پرسپولیس چگونه است؟

۱٫گزینه ۲

۲٫ گزینه ۳

۳٫گزینه ۴

۴ برد استقلال !

.

.

.

هواداران به پا خیزید از امروز / حمایت ها کنید از تیم پیروز

طرفداران آبی کوه وارند / همیشه رنگ دریا دوست دارند

طرفداران قرمز در زوال اند / که میدانی زقومی بیخیال اند

طرفداران قرمز یک حسودند / نمیدانی مگر بی کاره بودند

بیا ما هم به قرمز ها بخندیم / و در ها را به رویشان ببندیم !

.

.

.

علی فتح الله زاده در آستانه دربی اعلام کرد:

با شرکت ایزی لایف بر سر حمایت مالی از باشگاه به توافق رسیده ایم

و قرار است ایزی لایف ۳۰۰۰۰ پوشک را در بازی با پرسپولیس بین تماشاگران

پرسپولیس پخش کند.

او دلیل این کار را اهمیت به نظافت ورزشگاه بعد از بازی دانست !

.

.

.

حبیب کاشانی : ب ت ثی ستس

مترجم : میگن پوشک فقط پوشک مای بی بی

حبیب کاشانی : تا را سو اس

مترجم : میگن من این پوشک رو به هوادارانمون برای بازی جمعه پیشنهاد می کنم !

.

.

.

خون تا ابد سرخ خواهد ماند ، البته درون رگهای آبی !

استقلال قهرمان

.

.

.

برنامه حمید استیلی برای شکر گذاری در بازی با استقلال اعلام شد :

در صورت باخت با اختلاف ۶ گل سجده شکر + امام زاده صالح

با اختلاف ۴ گل سجده شکر + امامزاده داوود

با اختلاف ۲ گل نماز شکر دسته جمعی + مشهد مقدس

تساوی نماز شکر ۲۰میلیونی با حضور تمام لنگیا + مکه مکرمه !

.

.

.

کاشکی “ته جدول” هم مثل “ته دیگ” باحال و خوشمزه بود!

اندر اعترافات یک پرسپولیسی

.

.

.

آبی تر از آنیم که زنگار پذیریم

نانخور نشدیم بزور که ادبار بگیریم

تاجیم چو الماس که بر اوج نشینیم

چون لنگ نه آیم که جای شلوار بگیریم !

.

.

.

آدما ۲ دسته اند:

یا تو زندگیشون واسه خودشون کسی میشن

یا طرفدار پرسپولیس میشن !

.

.

.

استقلاله قهرمانه / تیمی که حریف نداره

شب تاره لنگ پاره / تیمی که چاره نداره !

.

.

.

عشقت کرده توو جون من ریشه / تو قهرمان منی همیشه

بذار بگن هرچی که دوست دارن / تیمی استقلال من نمیشه

.

.

.

قسم به هر چی مرده / پرسپولیسی نامرده

قسم به هر چی تیمه / پرسپولیسی یتیمه

قسم به هر چی عشقه / تیم ابی با عشقه

.

.

.

می خوام دنیا نباشه / اگه اس اس نباشه

می خوام فوتبال نباشه / اگه اس اس نباشه

می خوام این لیگ نباشه / اگه اس اس نباشه

نباشه هر کی می خواد / تیم اس اس نباشه

.

.

.

دربی منتظر مـــاست بیــا تــا برویـــم / اشک لنگی به راست بیا تا برویم

جمعه روز آبی هاست بیا تا برویم / تیم حمید جوون سوراخه بیا تا برویم !

.

.

.

یه پرسپولیسی میره پیش یه پیشگو میگه تیم ما کی قهرمان می شه؟

پیشگو یه کم به دستش و گوی جادوییش نگاه می کنه، می گه والا من بیشتر از

صد سال نمی تونم پیشگویی کنم !!!

.

.

.

این مایه سرور و خوشبختیست که فلک از رنگ قرمز خالیست

تلاءلو آسمان را می بینی؟ گویند که خدا هم استقلالیست!

.

.

.

این اس اس منه / دوسش دارم خیلی زیاد

قهرمانی بهش میاد/ دوسش دارم خیلی زیاد !

.

.

.

این روزها همه پرسپولیس رو گل باران میکنند ! شما چطور !!؟

.

.

.

قرمز های زمونه رو دارن یه جا دار میزنن / به جای عکسشون تو قاب یه عکس خیار میزنن

تیم ما قهرمان میشه هم تو ایران هم آسیا / تو گوش پرسپولیسی ها سیلی آبدار میزنن

کاشانی چی شد؟ قطبی کجاست ؟ / هیچی یه جا نشستن و دارن با هم زار میزنن

,

توسط benyamin

 

¤*¨¨*¤.¸¸…¸.¤\
\¸.
.PERSPOLIS..\
.\¸.¤*¨¨*¤.¸¸.¸.¤*
..\
…\

…..
\
…./.\

.

.

.

امسال پرسپولیس چند تا گل به استقلال میزنه ؟

فال گیر: به زار ببینم….

والا تعدادش انقدر زیاده تو فنجون جا نمیشه دید ! باید با پارچ ببینم !!

.

.

.

به استقلالیه میگن درد عشق بدتره یا درد دندون ؟

میگه هنوز تو دربی ۶ تا گل نخوردی !!

.

.

.

محمد نوری:

این بار طوری گل می زنیم که با فوتوشاپ هم مردود نشود !

.

.

.

چه خوش گفت فردوسی پور در نود / که قرمز به آبی برنده شود

میازار اس اس که کیسه کش است / که دل دارد و بر همینش خوشست

چو شش تا بخوردست از روزگار / دگر آبیان را نماندست قرار

تو کز محنت دسته سه بی غمی / سرافراز و سرخی، بخندا همی

توانا بود هرکه قرمز بود / ز شیشتا دل شیر غران بود !

.

.

.

برنده بازی دربی کدام تیم است ؟

الف ) پرسپولیس

ب ) پـَـَـ نــه پـَـَــــ استقلال !

.

بقیه اس ام اس ها در ادامه مطلب

.

.

در آستانه ببازی استقلال و پرسپولیس قیمت ایزی لایف به شدت گران شد

کارشناسان دلیل این افزایش قیمت را

تقاضای زیاد استقلالی ها برای روز دربی میدانند !

.

.

.

نظر سنجی برنامه نود

به نظر شما نتیجه بازی استقلال و پرسپولیس چگونه است؟

۱٫گزینه ۲

۲٫ گزینه ۳

۳٫ گزینه ۴

۴٫ برد پرسپولیس !

.

.

.

میان رنگهای باغ هستی / فقط قرمز جدا کردن چه زیباست

تورا ای پرسپولیس، محبوب دلها / زعمق جان دعا کردن چه زیباست

پس از هر برد وهر پیروزی تو / غم دل را رها کردن چه زیباست

ز بهر برد تو بر تیم آبی / توکل بر خدا کردن چه زیباست

تو در فوتبال ایران بهترینی / تو را سرور صدا کردن چه زیباست

.

.

.

علی کریمی با لبی خندون ، تاجو سوراخ میکنه با یه برگردون !

.

.

.

علی فتح الله زاده در آستانه دربی اعلام کرد:

با شرکت ایزی لایف بر سر حمایت مالی از باشگاه به توافق رسیده ایم

و قرار است ایزی لایف ۳۰۰۰۰ پوشک را در بازی با پرسپولیس بین تماشاگران

استقلال پخش کند. او دلیل این کار را اهمیت به نظافت ورزشگاه بعد از بازی دانست !

.

.

.

پرویز مظلومی : ب ت ثی ستس

مترجم : میگن پوشک فقط پوشک مای بی بی

پرویز مظلومی : تا را سو اس

مترجم : میگن من این پوشک رو به هوادارانمون برای بازی جمعه پیشنهاد می کنم !

.

.

.

برنامه پرویز مظلومی برای شکر گذاری در بازی با استقلال اعلام شد :

در صورت باخت با اختلاف ۶ گل سجده شکر + امام زاده صالح

با اختلاف ۴ گل سجده شکر + امامزاده داوود

با اختلاف ۲ گل نماز شکر دسته جمعی + مشهد مقدس

تساوی نماز شکر ۲۰میلیونی با حضور تمام لنگیا + مکه مکرمه !!

.

.

.

تو که ۶ـتات خیلی قشنگه

ادعاهات خیلی عجیبه

تو که این همه نگاهت

واسه داور خیلی لطیفه

می دونستی ۶ـتا ، شکل یه نقاشیه که

کیسه کشو توش میشه دید

می دونستی یا نه ؟ می دونستی یا نه ؟

می دونستی پرسپولیس تا به ابد سرورته؟

می دونستی یا نه؟

می دونستی رفتنت به دسته ۳ ، کاریه که هیشکی نکرده؟

می دونستی یا نه؟ می دونستی یا نه؟

.

.

.

پایان رنگ آبی شبی سیاه و تار است

عشق به رنگ« قرمز» همیشه افتخار است . . .

.

.

.

آیا میدانستید:

تا به حال ۶ تایی نشدیم

تا به حال دسته ۳ نرفتیم

بیشترین تعداد قهرمانی را در کل ادوار برگزاری لیگ فوتبال ایران داریم!!

بیشترین تعداد لژیونر را در اروپا داشته ایم!!

آقای گل جهان پرسپولیسی است!!

بشترین تعداد عنوان بهترین بازیکن آسیا برای پرسپولیسی هاست!!

پرطرفدارترین تیم آسیا پرسپولیس است!!

در ایران فقط پرسپولیسی ها افتخار حضور در جام باشگاه های اروپا و گلزنی در آن را داشته اند!!

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط benyamin

 

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

.

.

.

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

بقیه این پیامک های باحال رو در ادامه مطلب بخونید

 

از آن روزی که سربازی به پا شد—ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد—تمام دخـــتران را چشم به راه کرد

.

.

.

بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد

گروهبانان مرا بیچاره کردند لـــ ـباس شخصی ام را پاره کردند

به خط کردند تراشیدند سرم را لباس آش خوری کردند تنم را

.

.

.

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

.

.

.

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

.

.

.

به صف کردند تراشیدند سرم را
لباس ارتشی کردند تنم را

الهی خیر نبینی سر گروهبان
که امشب کردی تو مرا نگهبان

.

.

.

غضنفر سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم! …

.

.

.

به سربازی روم با کوله پوشتی
به دستم داده اند یک نان خشکی
به خط کردن تراشیدم سرم را
لباس ارتشی کردن تنم را
لباس ارتشی رنگ زمین است
سزای هر جوان آخر همین است

.

.

.

به عضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش

.

.

.

پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،

مادر و آدم شدن و ساچمه پلو خوردن بسیار، شود هر پسر بی هنری مرد

و دگر لوس و ننر بودن انسان بشود در

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط benyamin

 

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

.

.

.

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

بقیه این پیامک های باحال رو در ادامه مطلب بخونید

 

از آن روزی که سربازی به پا شد—ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد—تمام دخـــتران را چشم به راه کرد

.

.

.

بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد

گروهبانان مرا بیچاره کردند لـــ ـباس شخصی ام را پاره کردند

به خط کردند تراشیدند سرم را لباس آش خوری کردند تنم را

.

.

.

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

.

.

.

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

.

.

.

به صف کردند تراشیدند سرم را
لباس ارتشی کردند تنم را

الهی خیر نبینی سر گروهبان
که امشب کردی تو مرا نگهبان

.

.

.

غضنفر سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم! …

.

.

.

به سربازی روم با کوله پوشتی
به دستم داده اند یک نان خشکی
به خط کردن تراشیدم سرم را
لباس ارتشی کردن تنم را
لباس ارتشی رنگ زمین است
سزای هر جوان آخر همین است

.

.

.

به عضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش

.

.

.

پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،

مادر و آدم شدن و ساچمه پلو خوردن بسیار، شود هر پسر بی هنری مرد

و دگر لوس و ننر بودن انسان بشود در

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط benyamin

 

مثل ایرانسل خرابتم

مثل ۹۱۹ همراهتم

مثل ۹۱۲ رفیق با کلاستم !

.
.
.

دوست دارم شمع باشم دردل شبها بسوزم

گر تو هم با من نسوزی من خودم تنها بسوزم

قبض برقم آمده دیشب ، فیوزم را پرانده

حال دانستی چرا تصمیم دارم تا بسوزم؟

.
.
.

چشماتو نگاه کردم تمام آفرینش خدا رو توش دیدم،.

.

. لوس نشو تو چشات خودمو دیدم!

.
.
.

آیا میدانید این زوج‌های عاشقی که روی ریل قطار و به سمت غروب خورشید قدم می‌زنند، یا تا حالا قطار سوار نشده اند یا اگه سوار شده اند دستشویی نرفته اند یا اگه دستشویی رفته اند به سیستم دفع فاضلاب قطار دقت نکرده اند؟

.
.
.

وقتی به هیچ دردی نخوری، دردا بیشتر بهت میخورن.

.
.
.

غضنفر روشنفکر میشه پشه ها دور سرش جمع میشن
.
.
.

به به چه عجب

مشتــــــااااق اس ام اس …!
.
.
. طرح تشویق ارسال پیامک

بقیه اس ام اس های سرکاری در ادامه مطلب


.
.
.

۷دخترلاغر ۷پسرچاق راخوردند

تعبیر: قحطی شوهر در راه است
.
.
.

سری قبلی اس ام اس های جالب

هان ای کسانی که ادعا دارید

جرات دارین برین مصر بگین….مبارک باشه
.
.
.

از سبیل هـای از بنا گوش در رفتـه

تـا ابرو های برداشتـه

مردان ما چـه راه سختی پیموده انـد!

.
.
.

بعد ازحدف یارانه ها :

به یارو میگن قبض آب و برق خونتو چطور پرداخت میکنی؟ میگه: میذارم زیر برف پاک کن ماشین غضنفر، فکر میکنه قبض جریمست میره پرداخت میکنه

.
.
.

ای کاش وافور دلت بودم تا تمام سوخته های عشق را جمع میکردم و باهاشون شیره ای از محبت میساختم که

تا آخر عمر خمارم میشدی که ترکم نکنی!

.
.
.

آیا می دانید که :.

.

.قلقلک دادن فرد مبتلا به اسهال مانند شوخی با اسلحه در حالت رگبار است

.
.
.

از دفتر خاطرات غضنفر : امروز قبض آب اومده ۱۰۰ هزار تومن .. تــوو توالت خودمونــوو با رانی بشوریمم به صرفــه تره

.
.
.

معلم کلاس اول: اگه تو ۱۰ تا شکلات داشته باشی ۲ تاشو بدی به سمیرا..۳ تاشو بدی به مریم و یه دونه هم بدی به شراره اونوقت چی خواهی داشت؟؟؟

شاگرد: خوب معلومه ۳ تا دوســـت دختر جدید

.
.
.

زندگی گرامی تر از آن است که به خصومت بگذرد

بیا کارت شارژهایمان را تقسیم کنیم!

.
.
.

هوس کرده ام خوب نباشم.

شاید حالم را بپرسی!

.
.
.

الهی که بخت تو را وا کنم

تو را توی بخت خودم جا کنم

در باغ سبزی نشانم بده

که باغ دلت را مصفا کنم

.
.
.

شعر جدید سعدی پس از حذف یارانه ها
«ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند…تا تو تانی لقمه نانی به کف آری و سریعا بخوریش»

.
.
.

به کنج سینه منزل کردی ای دوست

دلم را رهن کامل کردی ای دوست

دلم مستغرق دریای غم بود

مرا مهمان ساحل کردی ای دوست

.
.
.

یارب ز کرم جزای نیکی بفرست

ماشین و آپارتمان شیکی بفرست

من میل به تک خوری ندارم، لطفا”

از این دم بخت ها شریکی بفرست!

.
.
.

دل بی بهار روی تو خرم نمی شود

عاشق دریغ و درد که آدم نمی شود

گاهی نظر به بنده‌ی بی ریخت کن عزیز

چیزی ز خوشگلی شما کم نمی شود

.
.
.

بازی قدیمی و پر طرفدار « نون بیار کباب ببر » به دلیل تعارض با واقعیت موجود در جامعه و تخیلی بودن آن از جمع بازی ها حذف و بازی « چندین سیخ کباب بیار تا بتونی لقمه نونی ببری » جایگزین آن شد .

 

خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین…
فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها…
هرگز تبرئه ای نیست…
آنکه را که چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد …
.
.
.
برای خیانت ، هزار راه هست
اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !
.
.
.
ترکت میکنم ، تا هر سه راحت شویم …
من ، تو و رقیبم
من از قید تو ، او از قید من و تو از قید خیانت …
.
.
.
بی وفایی کن وفایت می کنند
با وفا باشی خیانت می کنند
مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست
مهربان باشی رهایت می کنند
.
.
.
ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم ؟
زیر پایم را زود خالی کردی…
سلام پر مهرت را باور کنم ، یا پاشیدن زهر خیانتت را ؟
.

سایر جملات کوبنده در رابطه با خیانت و دورویی در ادامه مطلب


.
.
نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی
به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی
نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی
به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی
نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی
.
.
.
حیران شده ی گریه ی پنهانی خویشم
آرامشی از لحظه ی طوفانی خویشم
پنهان شدی و فکر خیانت به سرم زد
شرمنده ی این حالت شیطانی خویشم ..
.
.
.
اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد این اشتباه از اوست
اگر کسی دوبار به تو خیانت کرد این اشتباه از توست !
(شکسپیر)
.
.
.
نفرین به تو که با زیباترین نقاب به چهره دوست درآمدی
نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد
نمیبخشمت…
.
.
.
تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد …
از عاشقی تباهی
از زندگی مصیبت
از دوستی شکست و
از سادگی خیانت
.
.
.
نه
تو دروغگو نیستی
من حواسم پرت است!
گفته بودی دوستم داری بی اندازه
خوب که فکر می کنم
تازه می فهمم که بی اندازه” یعنی چه!
.
.
.
می دانی … !؟ به رویت نیاوردم … !
از همان زمانی که جای ” تو ” به ” من ” گفتی : ” شما “
فهمیدم
پای ” او ” در میان است . . .
.
.
.
اگر روزی دشمن پیداکردی ، بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی
اگر روزی تهدیدت کردند ، بدان دربرابرت ناتوانند
اگر روزی خیانت دیدی ، بدان قیمتت بالاست
.
.
.
این روزها از حوالیِ تو ، بوهایی به مشامم می رسد
نکند بوی خیانت جایش را به عطر خوشت داده باشد …
.
.
.
جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !
.
.
.
به تو که فکر می کنم
بی اختیار
به حماقت خود لبخند می زنم
سیاه لشکری بودم
در عشق تو
و فکر می کردم بازیگر نقش اولم …
افسوس…
.
.
.
آنان که بودنت را قدر نمی دانند
رفتنت را “نامردی” میخوانند . . .
.
.
.
اینجا زمین است ، زمین گرد است !
تویی که مرا دور زدی ….. فردا به خودم خواهی رسید !!!!
حال و روزت دیدنیست….
.
.
.
هر روز این عشق یکطرفه را طی میکنم
یکبار هم تو گامی بدین سو بردار
نترس
جریمه اش با من !
.
.
.
“دوستت دارم را برای هر دویمان فرستادی
هم من ، هم او
خیانت میکردی یا عدالت ؟

 

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

.

.

.

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

بقیه این پیامک های باحال رو در ادامه مطلب بخونید

 

از آن روزی که سربازی به پا شد—ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد—تمام دخـــتران را چشم به راه کرد

.

.

.

بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد

گروهبانان مرا بیچاره کردند لـــ ـباس شخصی ام را پاره کردند

به خط کردند تراشیدند سرم را لباس آش خوری کردند تنم را

.

.

.

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

.

.

.

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

.

.

.

به صف کردند تراشیدند سرم را
لباس ارتشی کردند تنم را

الهی خیر نبینی سر گروهبان
که امشب کردی تو مرا نگهبان

.

.

.

غضنفر سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم! …

.

.

.

به سربازی روم با کوله پوشتی
به دستم داده اند یک نان خشکی
به خط کردن تراشیدم سرم را
لباس ارتشی کردن تنم را
لباس ارتشی رنگ زمین است
سزای هر جوان آخر همین است

.

.

.

به عضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش

.

.

.

پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،

مادر و آدم شدن و ساچمه پلو خوردن بسیار، شود هر پسر بی هنری مرد

و دگر لوس و ننر بودن انسان بشود در

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, توسط benyamin
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد