کشتی کج فوتبال اس ام اس
 
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:







Alternative content



کد شمارش معکوس سال نو



 

عکس روز: سياره پلوتون بعد از خارج‌شدن از ليست سيارات منظومه شمسي

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin

 

دهکده هوبیت نیوزیلند♥


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin

 


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin

 

 
 

 

وقتی این لاک‌پشت سرش را توی آب می‌کند، چه قصدی دارد؟

طبیعت - این نخستین بار است که جانوری با چنین وضعیتی شناسایی می‌شود. البته این کشف می‌تواند علاوه بر حال به هم زن بودن، امیدبخش هم باشد، به خصوص برای کسانی که دچار نقص کلیوی شده‌اند.

عرفان خسروی: پژوهشگران دانشگاه ملی سنگاپور متوجه شدند وقتی لاک‌پشتی به نام Pelodiscus sinensis سرش را داخل آب می‌برد و زبانش را تکان می‌دهد، لزوماً مشغول آب خوردن نیست. این پژوهش به رهبری یوئن کـ. ایپ انجام می‌شد. او می‌دانست این لاک‌پشت‌ها در دهانشان ساختاری آب‌شش مانند دارند که در گذشته تصور می‌شد به لاک‌پشت کمک می‌کند بیشتر زیر آب بماند-اما اکنون به نظر می‌رسد این اندام کار دیگری انجام می‌دهد.
مسئله این‌جا بود که اگر این ساختار واقعاً آب‌شش بود، به هرحال بیرون از آب، چه دلیلی داشت که لاک‌پشت بخواهد سرش داخل آب کند و تنفس کند؟

برای روشن‌شدن موضوع پژوهشگران چند لاک‌پشت را از دستفروش‌های محلی خریدند و برای شش روز در آب نگه‌داشتند. تنها 6 درصد اوره مورد انتظار-ماده اصلی که توسط ادرار دفع می‌شود-از کلوآک آن‌ها دفع شد-کلوآک به سوراخ منفرد دفعی/تناسلی/روده‌ای خزندگان گفته می‌شود. بعد از آن پژوهشگران لاک‌پشت‌ها را از آب خارج کردند و برای آن‌ها تنها چال‌های کوچک آب فراهم کردند. لاک‌پشت سرشان را در این گودال‌ها فرو می‌کردند و با سرشان آب این گودال‌ها را به هم می‌زدند. در این هنگام چیزی هم مثل آب دماغ از دماغ و دهانشان خارج می‌شد که 50 برابر بیشتر از آب دماغ و دهان حجم داشت. در حقیقت اوره از طریق گردش خون به دهان می‌رسید و از طریق دهان به خارج از بدن می‌ریخت. درواقع مایعی که از دهان خارج می‌شود ادرار نیست، بلکه مایعی با ترکیب دفعی مشابه ادرار است.
پژوهشگران متوجه شدند این لاک‌پشت‌ها پروتئینی دارند که به آن‌ها کمک می‌کند اوره را دفع کنند، اما این پروتئین به جای کلیه درون دهان آن‌ها بیان می‌شود. این لاک‌پشت‌ها درون آب‌های لب شور زندگی می‌کنند. بنابراین دفع اوره از دهان می‌تواند یک راه حل هوشمندانه برای آن‌ها باشد؛ زیرا اگر قرار بود لاک‌پشت‌ها اوره را از راه سنتی دفع کنند، برای تشکیل ادرار به حجم آب بسیار بیشتری نیاز داشتند و همین می‌توانست باعث از دست دادن آب بدن (آن هم در آب‌های لب‌شور) شود. اما در عوض آن‌ها بدون نوشیدن آب نمکین، دهانشان را باز می‌کنند و می‌گذارند اوره خونشان از راه دهان جذب آب شود. به نظر ایپ این ویژگی ادرارکردن از طریق دهان است که اجازه داده لاک‌پشت‌های نرم‌لاک بتوانند به راحتی آب‌های لب‌شور و حتی آب‌های شور دریایی را تاب بیاورند.
اکنون لاک‌پشت‌هایی با دهان پر از ادرار امید جدیدی برای انسان‌هایی با نقص عملکرد کلیه به ارمغان می‌آورند. در حال حاضر افرادی که دچار نقص کلیه هستند باید دیالیز شوند تا زنده بمانند. بنابراین اگر بتوان ژن دفع‌کننده اوره را در سلول‌های دهان افراد مبتلا به نقص عملکرد کلیه بیان نمود (از طریق ژن‌درمانی) می‌توان امیدوار بود که این افراد با قرقره‌کردن آب و تف کردن آن اوره خون خود را دفع کنند. البته این فکرها فعلاً تخیلات آقای ایپ هستند و بس ولی ممکن است در آینده نزدیک امکان چنین کاری برای بیماران و حتی افرادی مثل سربازان که در شرایط دشوار به سر می‌برند فراهم شود.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin

پروانه سبزرنگ

نجوم - طوفان مغناطیسی نسبتا قدرتمندی طی امروز و فردا به زمین اصابت خواهد کرد و ساکنان نوار قطبی شمالی زمین شاهد شفق‌های قطبی زیبایی خواهند بود، مانند این پروانه سبزرنگ که جون گرانسث در لوفتن نروژ ثبت کرد.

شفق قطبی وقتی اتفاق می‌افتد که ذرات باردار و پرانرژی فوران‌یافته از خورشید به میدان مغناطیسی زمین برخورد می‌کنند و به سمت جو زمین منحرف می‌شوند. معمولا در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بیش‌تر از 66درجه شمالی و جنوبی) این ذرات پرانرژی به مولکول‌های جو برخورد می‌کنند و پرتوهایی از نور به رنگ‌های مختلف ایجاد می‌کنند. رنگ سبز مربوط به اتم‌های اکسیژن و رنگ ارغوانی مربوط به اتم‌های نیتروژن است.

برای مشاهده عکس در ابعاد بزرگ، اینجا را کلیک کنید.

 می‌کنند و به سمت جو زمین منحرف می‌شوند. معمولا در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بیش‌تر از 66درجه شمالی و جنوبی) این ذرات پرانرژی به مولکول‌های جو برخورد می‌کنند و پرتوهایی از نور به رنگ‌های مختلف ایجاد می‌کنند. رنگ سبز مربوط به اتم‌های اکسیژن و رنگ ارغوانی مربوط به اتم‌های نیتروژن است.

برای مشاهده عکس در ابعاد بزرگ، اینجا را کلیک کنید.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin

 

 

جنگ‌ستارگان تخیل نیست!

کشف سیاره‌ای فراخورشیدی که دو خورشید دارد

نجوم - تلسکوپ فضایی کپلر موفق به کشف سیاره‌ای گازی و هم‌اندازه زحل در فاصله 200 سال‌نوری از زمین شده که در مرکز منظومه‌اش، دو کوتوله نارنجی و سرخ هر 41 روز به‌دور یکدیگر می‌چرخند.

به گفته اخترشناسان، چشم‌انداز آسمان در این سیاره مشتری‌مانند شبیه به یکی از مشهورترین صحنه‌های جنگ ستارگان است، جایی‌که لوک اسکای‌واکر به روی تپه‌ای شنی روی سیاره تاتویین ایستاده و منظره غروب دو خورشید را در افق تماشا می‌کند.


به گزارش نیوساینتیست، این سیاره کپلر16ب (kepler 16b) نام گرفته و 95برابر از زمین سنگین‌تر است. در مرکز منظومه‌اش، دو ستاره قرار گرفته اند، یک کوتوله نارنجی با 69% جرم خورشید و یک کوتوله سرخ با 20% جرم خورشید که فاصله‌شان از یکدیگر نصف فاصله عطارد از خورشید است. با این حساب، این دو ستاره حدود 0.2 واحد نجومی یا 30 میلیون کیلومتر از یکدیگر فاصله دارند و هر 41 روز یک‌بار به دور یکدیگر می‌چرخند.

 

 

 

از دید سیاره کپلر16ب، این دوستاره حداکثر 20درجه از یکدیگر فاصله می‌گیرند و البته طلوع و غروب دو خورشید در آسمان این سیاره زیباترین منظره قابل‌مشاهده نیست، چراکه این دوستاره هر ماه یک‌بار از مقابل یکدیگر عبور می‌کنند. چشم‌انداز عبور کوتوله سرخ از مقابله ستاره بزرگ‌تر نارنجی یا پنهان‌شدن آن پشت ستاره اصلی به‌مراتب شگفت‌انگیزتر است.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin

 

 

 

خواهر بزرگ‌تر زمین پیدا شد

نجوم - پس از یک سال، اخترشناسان کشف کوچک‌ترین سیاره فراخورشیدی را تایید کردند. سیاره زمین‌مانند کپلر10b 1.4 برابر زمین قطر، 4.6 برابر زمین جرم و دمایش 1370 درجه سانتی‌گراد است.

سیاره جدید قطر این سیاره حدود 18000 کیلومتر، وزن آن 26 میلیون میلیارد میلیارد کیلوگرم و چگالی‌اش 8800 کیلوگرم بر مترمکعب است که بسیار نزدیک به چگالی آهن خالص است. بنابراین این سیاره باید سنگی و مملو از عناصر سنگین باشد. نیروی گرانش در سطح این سیاره 2.35 برابر زمین است و بنابراین فردی که روی زمین 100 کیلوگرم وزن دارد، در سطح این سیاره 235 کیلوگرم وزن خواهد داشت. این سیاره در فاصله نزدیکی از ستاره میزبانش در حرکت است و هر 20 ساعت به دور آن می‌چرخد؛ بنابراین نمی‌تواند میزبان مناسبی برای حیات باشد. این منظومه 560 سال‌نوری از زمین فاصله دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر به‌نقل از بی‌بی‌سی، تلسکوپ فضایی کپلر که با هدف جستجوی سیارات زمین‌مانند فراخورشیدی و بخصوص نمونه‌های مستعد حیات ساخته شده، سیارات را با استفاده از روش گرفت‌جزئی به هنگام عبور سیاره از مقابل ستاره میزبانش کشف می‌کند. قرص سیاره هرچند بسیار کوچک است، اما بخشی از نور ستاره میزبان را سد می‌کند و روشنایی ستاره از دید ناظر زمینی افت می‌کند. با اندازه‌گیری مقدار افت نور ستاره می‌توان شعاع سیاره را تعیین کرد و با توجه به دوره تناوب تکرار این پدیده و اندازه‌گیری جرم ستاره، می‌توان مدار سیاره را به‌دور ستاره‌اش اندازه‌گیری کرد.

هرچند این کشف بیش از یک سال پیش توسط تلسکوپ فضایی کپلر انجام شد، اما این اندازه‌گیری‌های دوباره اخترشناسان با استفاده از تلسکوپ 10 متری کک در هاوایی بود که اثرات سیاره را بر ستاره میزبانش اندازه‌گیری کرد و وجود کپلر 10b را به تایید رساند. حرکت سیاره به دور ستاره‌اش باعث جابجایی بسیار اندک ستاره در فضا می‌شود و این سرعت اندک ستاره روی پرتوهایی که منتشر می‌کند، تاثیر می‌گذارد. این تاثیر خود را به‌شکل جابجایی خطوط طیفی نشان می‌دهد و با اندازه‌گیری این جابجایی، می‌توان جرم سیاره را نیز حساب کرد.

با گذشت پانزده سال از کشف نخستین سیاره فراخورشیدی، اخترشناسان تاکنون حدود 500 سیاره فراخورشیدی کشف کرده‌اند که کپلر 10ب کوچک‌ترین و چگال‌ترین آن‌ها به شمار می‌رود. با این حال مانند اغلب سیارات فراخورشیدی کشف‌شده، نزدیکی بسیار زیاد به ستاره میزبان موجب شده دمای سطح آن در روز به 1370 درجه سانتی‌گراد برسد و در چنین شرایطی، این سیاره فاقد جو و بالتبع آب مایع در سطحش خواهد بود؛ شرایطی که بدون آن‌ها پدید آمدن حیات غیرممکن به‌نظر می‌رسد.

این کشف که یکی از بزرگ‌ترین اکتشافات تاریخ بشر لقب گرفته، در دویست و هفدهمین نشست سالانه انجمن نجوم آمریکا در سیاتل و توسط تیم مطالعاتی کپلر ناسا اعلام شد.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin

 

 

 

کشف پنج سیاره جدید در شش هفته

نجوم - نخستین نتایج مشاهدات تلسکوپ فضایی کپلر منتشر شد. کشف 5 سیاره فراخورشیدی مشتری مانند تنها طی 43 روز، نشان از عملکرد عالی این تلسکوپ فضایی و افزایش امیدها برای یافتن سیاره‌ای زمین‌مانند دارد.

مجید جویا: روز گذشته، اولین نتایج مشاهدات تلسکوپ فضایی کپلر منتشر شد: کشف پنج سیاره فراخورشیدی تنها طی شش هفته رصد.

به گزارش نیچر، تاکنون بیش‌از 400 سیاره به‌دور ستارگان غیر از خورشید کشف شده که این پنج سیاره جدید نیز مانند بسیاری از آنها، مشتری‌مانند داغ نامیده می‌شود. این سیارات جرمی مشابه مشتری دارند و از آن‌جاکه در مداری خیلی نزدیک به ستاره خود می‌چرخند، دمای بالایی دارند و مشاهده‌شان از زمین ساده‌تر است.

کوچک‌ترین این سیاره‌های تازه کشف‌شده نیز قطرش تقریبا هم‌اندازه نپتون است، هر چند که جرم بسیار بیشتری دارد. فاصله این سیارات از ستاره‌شان بسیار اندک است، به‌طوری‌که هر 3.2 تا 4.9 روز یک‌بار به دور ستاره‌شان می‌گردند. در چنین فاصله‌ای، دمای سطح آنها بسیار بالا است، به‌طوری که حتی از مواد مذاب آتش‌فشانی روی زمین هم داغ‌ترند و دانشمندان ناسا تخمین می‌زنند که طلا در سطح آنها تبخیر می‌شود.

ویلیام بوروکی، پژوهشگر ارشد تلسکوپ فضایی کپلر در کنفرانسی مطبوعاتی که در حاشیه در اجلاس سالیانه انجمن اخترشناسی امریکا برگزار شد، ضمن اعلام این مساله گفت: «این پنج سیاره جدید که کپلر 7b, 6b, 5b, 4b و 8b نامیده شده‌اند، در بازه دمایی بین 1090 تا 1650 درجه سلسیوس قرار دارند. جالب اینجاست که کپلر 7بی یکی از کم‌چگال‌ترین سیاراتی است که تاکنون کشف شده است. قطر این سیاره 1.5 برابر مشتری است، اما فشردگی مواد آن تنها 10 درصد مواد مشتری است و چگالی آن را در حد پلی‌استیرن (حدود 120 کیلوگرم بر مترمکعب)کاهش داده است.

البته موضوع سیارات کم‌چگال موضوع تازه‌ای نیست! سیاره زحل با آن حلقه‌های زیبا کم‌چگال‌ترین سیاره منظومه شمسی است. چگالی متوسط دومین سیاره بزرگ منظومه شمسی کمتر از 700 کیلوگرم بر متر مکعب است و اگر آن‌را در اقیانوسی بسیار پهناور بیاندازیم، بیش از 30 درصد حجم آن روی آب شناور می‌ماند!

بوروکی در ادامه افزود: «این سیارات قطعا جایی برای جستجو به دنبال حیات نیستند، هر چند آن هم دیری نخواهد پایید و سیارات مشابه زمین هم در آینده نزدیک کشف خواهند شد».

هدف اصلی کپلر یافتن سیارات صخره‌ای زمین‌مانندی است که در مناطق قابل زیست به دور ستاره خود می‌چرخند. مناطق قابل زیست یا کمربند سبز، به مدارهایی در اطراف هر ستاره گفته می‌شود که انرژی دریافتی از ستاره سبب می‌شود آب مایع در سطح سیارات آن محدوده بتواند تشکیل شود و پایدار بماند.

با وجودی که یافته‌های جدید در این محدوده نمی‌گنجند، آنها نشان می‌دهند که کپلر همان‌گونه که انتظار می‌رفت، کار می‌کند؛ و به گفته گرگ لاولین، اختر شناس دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز، «گوشه کوچکی از آن‌چه ما در چند سال آینده انتظار آن را خواهیم داشت، نشان می‌دهد. این خیلی عالی است که ببینیم که کپلر به خوبی کار می‌کند».

چگونه سیارات جدید را پیدا کنیم
وقتی سیاره‌ای از مقابل ستاره‌اش عبور می‌کند، روشنایی ستاره افت پیدا می‌کند. کپلر با استفاده از آینه 1 متری و دوربین 95 مگا پیکسلی خود، در جستجوی این افت نور و 3 بار رصد برای تایید آن است تا وجود سیارات خارج از منظومه شمسی را آشکار کند. با این روش می‌توان ابعاد سیاره و شعاع مدارش را اندازه‌گیری کرد.

این تلسکوپ مداری، که اسفندماه 1387 به فضا پرتاب شد، در عرض شش هفته اول کار خود توانست 5 سیاره جدید را کشف کند. وجود هر یک از این سیارات، بعد از مشاهده آن و با استفاده از روشی که سرعت شعاعی نام دارد، تایید شد. در روش سرعت شعاعی، اثرات گرانشی متقابل سیاره و ستاره بر یکدیگر منجر به اندکی تغییر در مدار حرکت ستاره می‌گردد. با این روش می‌توان جرم سیاره را اندازه‌گیری کرد.

به گفته بوروکی، مشاهدات سرعت شعاعی از هم‌خوانی زیبایی با داده‌های کپلر برخوردار بود و این، کاملا ثابت می‌کند که هر پنج سیاره فراخورشیدی وجود خارجی دارند. در اختیار داشتن هر دو دسته اطلاعات که در نوع خود بسیار کم‌نظیر است، شرایط کاملا باارزشی را در جستجوی سیارات به وجود آورده است.

این به آن دلیل است که هر یک از این روش‌ها، کاری بیش از تایید یافته‌های روش دیگر انجام می‌دهد. در هر روش، داده‌های متفاوتی تولید می‌شود که کمک می‌کند تصویری کامل‌تر از دنیاهای بیگانه ساخته شود. برای مثال، با ترکیب اطلاعات دو روش رصد افت نور و سرعت شعاعی می‌توان چگالی متوسط سیارات را بدست آورد.

پیش‌از این تصور می‌شد بدست آوردن چگالی سیارات فراخورشیدی کار دشواری باشد؛ چراکه به ندرت می‌توان سیاره‌ای فراخورشیدی را با بیش از یک روش بررسی کرد. اما ماموریت جستجوی سیارات کپلر نشان داد که محاسبه چگالی سیارات خارجی کار سختی نیست و اطلاعات خوبی هم به ما می‌دهد. داده‌‌های کپلر توانسته دقت اندازه‌گیری چگالی را تا 50 درصد بهبود بخشد.

برای مثال، مشخص شده که بعضی از بزرگ‌ترین دنیاهای یافته شده، با یک منبع گرمایی تا کنون ناشناخته «باد شده‌اند». تازه‌ترین نمونه آن سیاره کپلر 5بی است که جرم خیلی بیشتری نسبت به مشتری دارد، ولی چگالی آن خیلی کمتر از آب است.

صدها کاندیدا برای سیاره جدید
به رغم این‌که تاکنون پنج سیاره جدید کپلر تنها موارد تایید شده این ماموریت هستند، داده‌های اولین ماه‌های ماموریت تلسکوپ، در واقع شامل صدها سیاره احتمالی هستند.

ماموریت کپلر که انتظار می‌رود دست کم سه سال و نیم به طول بینجامد، احتمالا در سال‌های پیش رو خبر از وجود خیلی از دنیاهای جدید دیگر خواهد داد، و اخترشناسان خواهند توانست صحت وجود آنها را تایید بکنند.

ولی لاولین این را هم یادآور می‌شود که به حساب زمینی، سال‌ها طول خواهد کشید تا دانشمندان کپلر بتوانند مطمئن شوند که آن‌چه دیده‌اند، سیاره‌ای هم‌اندازه و مشابه زمین است که در کمربند سبز اطراف یک ستاره به دور آن می‌چرخد. دلیلش هم این است که سیاره‌ای که در فاصله درست از ستاره خود می‌چرخد، باید در مداری خیلی دورتر از یک مشتری‌مانند داغ واقع باشد و در نتیجه، یک دور گردش آن به دور ستاره خیلی بیشتر از سیارات داغ نزدیک طول خواهد کشید، و عبور از مقابل ستاره را خیلی نادرتر خواهد کرد.

لاولین می‌گوید برای این که مطمئن شویم آن‌چه دیده‌ایم یک سیاره است، باید آن قدر صبر کنیم تا دست‌کم سه یا چهار مرتبه عبور آن را ببینیم. ولی در مجموع، یافته‌های جدید آشکار کرده است که سیارات با مشخصات دیگر مشابه، می‌توانند شخصیت‌های خیلی متفاوتی داشته باشند.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin

 

حدود 350 سال قبل از ميلاد افلاطون در رساله اي به نام تيمائوس (Timaeus) چنين نوشت: " 12 هزار سال پيش از اين جزيره اي بوده است بزرگ با تمدني ستايش انگيز موسوم به آتلانتيس که..." به اين ترتيب نام قاره آتلانتيس براي نخستين بار بر قلم افلاطون جاري شد و به زودي بر سر زبانها افتاد.

اين فيلسوف بزرگ يوناني آنگاه در رساله ديگري به نام کور تياس(Critias) شرح بيشتري از قاره آتلانتيس و تمدن آن نوشت "آتلانتها افزون بر 20 ميليون نفر بودند که در جزيره اي خوش آب وهوا به وسعت 154 هزار مايل مربع زندگي مي کردند در جنگلهاي انبوه آتلانتيس انواع جانوران بزرگ وکوچک مي زيستند و شهرهاي آباد آن با ساختمانهاي عظيم به شکل هرم..."
طبق گزارش افلاطون "... بر اين سرزمين اطلس حکومت مي راند که مردم او را ستون آسمان مي دانستند و در مرکز جزيره در بزرگداشت اطلس معبدي با شکوه ساخته بودند که ديوارهاي عظيم داشت و درهاي آن تزيين يافته بود از سنگها و فلزات قيمتي در زير تابش نور خورشيد همچون الماس مي درخشيد".
افلاطون ادامه مي دهد:" مقدس ترين حيوان در نزد مردمان آتلانتيس گاو نر بود که مظهر قدرت به شمار مي رفت و به عنوان برترين هديه به پيشگاه اطلس با مراسمي شکوهمند در برابر معبد بزرگ قرباني مي شد تا فوران خون سنگهاي مرمر را رنگ آميزي کند ."

تصويري فرضي از آتلانتيس
به نوشته افلاطون:" در قاره آتلانتيس شهرها به شکلي هندسي و زيبا ساخته شده بودند و کانال هاي آب که همچون رگها در بدن به هر سو امتداد داشتند مزرعه ها و باغها را سيراب مي کردند . اساس فرهنگ و تمدن اين مردمان سعادتمند همانا برادري و صفات عالي انساني بود. اما چون قدرت ايشان روز افزون شد به تدريج شروع به دست درازي به ديگر سرزمينها کردند افلاطون ميگويد:روح احساس و کمک درآنها ديگر از بين رفته بود و اعتقاد و ايمان خود را از دست داده بودند, انها با سپاهياني بي شمار قصد فتح آتن و سرزمين هاي شرق را داشتند.
اما زئوس طوفاني بر آنها نازل کرد, مجازاتي که به هيچ وجه قابل تصور نبود. افلاطون در اين باره نوشت "طوفان سبب زمين لرزه و سيل هاي بزرگي شد که به مدت يک شبانه روز به شدت ادامه داشت وقتي دريا جزيره آتلانتيس را به زير خود فرو برد و ناپديد گشت " افلا طون ترديد داشت که هرگز نشانه اي از اين سرزمين گمشده به دست آيد.
او نوشت " اقيانوس در آن نقطه به مکاني غير قابل عبور و جستجو تبديل شده است".

به اين ترتيب و به روايت افلاطون تمدن آتلانتيس در آغاز شکوفايي نابود مي شود و سه نيروي سهمگين طبيعت يعني: آتشفشان و زلزله و طوفان با چنان شدت و خشونتي بر پيکر آتلانتيس مي تازد که تصور آن نيز لرزه بر پيکر آدمي مي اندازد.اين واقعه در سال 3500 قبل از ميلاد روي مي دهد. جزيره آتلانتيس به لرزه در مي آيد; زمين از هر سو شکاف بر مي دارد و تکه تکه مي شود. از قله هاي کوه آتش فوران مي کند و تکه هاي مذاب همچون باران مرگ بناها را هدف قرار مي دهد . سپس خاکستري داغ همه فضا را تيره و تار مي کند و بر سراسر جزيره فرو مي بارد تا ... سرانجام چنان کند که آتلانتيس در زير پردهاي سنگين مدفون شود وبه افسانه ها بپيوندد .
چون افلاطون در گذشت; آتلانتيس هم از ياد ها رفت و ديگر کسي سراغ آن جزيره اسرارآميز را نگرفت جز آنکه نامش براي درياي آتلانتيک (واقع در ميان سه قاره افريقا اروپا وامريکا) باقي ماند.اما جست و جو گران و دوستداران تاريخ و گذشته زمين با مطاله رساله هاي افلاطون درانديشه جزيره اي فرو مي رفتند که در آن مردمي لايق و هوشمند زندگي مي کردند و همواره پرسش اين بود که آتلانتيس در چه نقطه اي قرار داشت و علت واقعي نابودي آن چه بوده است؟ آيا چنين تمدني واقعيت داشته يا افلاطون از روياهاي خود سخن گفته است؟ اين ترديدها از آنجا قوت مي گرفت که آتلانتيس در زبان مصريان باستان به معني " جزيره بي نام " است و يونانيان باستان نيز علاقه وافري به سرزمينهاي اساطيري و داستانهاي مربوط به اسطوره ها والهه ها داشته اند . بنابراين رساله افلاطون مي بايستي درباره يک آرمانشهر در جزيره اي موهوم ميان درياي اساطيري باشد.

يک فرض ديگر اين بود که افلاطون از تمدني سخن به ميان آورده که نشانه ها و چگونگي آن
را از زبان دريا نوردان شنيده و خودش چيزهاي زيادي به آن افزوده است.
يونانيهاي دوره باستان بر اين باور بودند که انتهاي دنيا صخره عظيمي است در جايي که "ستون هرکول" قرار دارد! و اين ستون همان تخته سنگهاي بس بزرگي است که در دو سوي تنگه اي بين درياي مديترانه و اقيانوس اطلس (تنگه جبل الطارق) واقع است.
دريا نوردان کشورهاي حوزه مديترانه هرگز جرات نمي کردند از اين تنگه بگذرند و خود را به درياهاي آزاد و اقيانوسها برسانند; اما گاه پيش مي آمد که کشتيهاي کوچک به دست امواج خروشان به اقيانوس اطلس کشيده مي شدند و از دهانه تنگه مي گذشتند. در اين صورت دريانوردهايي که مي توانستند خود را نجات دهند و دوباره به وطن بازگردند حکايتهاي شگفت آوري از سرزمينهاي سرشار از نعمت و آسايش در آنسوي ستون هرکول تعريف مي کردند که بيشتر به افسانه پردازي شباهت داشت تا واقعيت! ولي افلاطون با جمع آوري اطلاعات و مشاهدات دريانوردها اعتقاد يافته بود که درآنسوي تمدن حوزه مديترانه تمدن ديگري در جزيره اي ميان آبهاي خروشان اقيانوس وجود دارد که همان آتلانتيس است.
به گمان دانشمندان آنچه افلاطون نشاني داده مي تواند تمدني باشد متعلق به دوران پارينه سنگي واقع در منطقه اي که در آن يخ بندان وجود نداشته است.
جست و جوي دانشمندان و کنجکاوي آنها براي دستيابي به سرچشمه تاريخي آتلانتيس تا امروز ادامه داشته است. انسان با تکيه بر علم واطلاعات خود مي خواهد سرانجام در يابد که "آتلانتيس مدفون شده" به طور دقيق در چه نقطه اي قرار داشته و کجا مي تواند بوده باشد. آيا آتلانتيس قاره ايست تقسيم شده؟ آيا اقليمي است غروب کرده در مثلث برمودا؟
با توجه به نشانه هايي که افلا طون در رساله هاي خود به دست داده است چنين گمان مي کنند که جزاير " آزور" بايد از بقاياي قاره گمشده آتلانتيس باشد. اين جزاير همچون حلقه اي به همديگر در اقيانوس اطلس قرار دارند و بر اساس شواهد و مدارک موجود در حدود 2200 سال پيش از ميلاد با شراره هاي برکشيده از قله يک آتشفشان سهمگين و زلزله, تکه پاره شده اند.
اوتوهنريخ موک که مهندس اتريشي بود و علاقه وافري به تاريخ و جغرافيا داشت کتابي تحت عنوان " راز آتلانتيس" نوشت که شهرتي جهاني يافت و بار ديگر آتلانتيس را بر سر زبانها انداخت . انتشار اين کتاب در سال 1976 بود و به اعتقاد نويسنده آن جزيره آتلانتيس نه فقط وجود داشته و دستخوش يک بلاي سهمگين طبيعي شده بلکه بازماندگان فاجعه آتلانتيس به سواحل آمريکاي جنوبي و شمالي و آفريقا و اروپا افتاده و به هر سرزميني که رسيده اند دانش خود را از شهر سازي و معماري به کار بسته اند تا بناهاي عظيم و معبدهاي با شکوه و قصرهاي بزرگ مانند آنچه که خود در آتلانتيس داشتند بسازند.
بناهايي همچون اهرام مصر و معبدهاي مايا وازتک و...
بر اساس فرضيه هايي که موک ارايه مي دهد بسياري از تمدنهاي دوره باستان از دسته دوم بوده و همگي زاييده يک تمدن مادر به نام آتلانتيس هستند! زيرا اين غير ممکن است که به طور تصادفي تمدنهاي مشابهي در دورترين نقاط گيتي به وجود ايد و بخصوص معبدهايي به شکل هرم در هزاران کيلومتر دور از هم ( بين النهرين و حاشيه رود نيل و سواحل قاره آمريکا و...) ساخته شود . موک حتي معتقد بود که بازي " پلوتا " که در ميان اهالي باسک (اسپانيا) رواج دارد همان بازي رايج در تمدنهاي مايا و آزتک است و ريشه در فرهنگ سرخپوستان امريکاي جنوبي دارد.
به گفته موک: زلزله و طوفان هولناکي که 12 هزار سال قبل از ميلاد در اقيانوس اطلس روي داد نه تنها تمدن درخشان آتلانتيس را از ميان برد بلکه دامنه امواج خروشان آن همه خشکيهاي زمين را در بر گرفت و چنان کرد که در کتابهاي آسماني " توفان بزرگ " نام گرفت و 4000 سال از آن طوفان سپري شد تا يک بار ديگر تمدنهاي انساني در اينجا و آنجاي جهان جوانه بزنند.
فرضيه هاي موک را دانشمندان علم زمين شناسي چنين توجيه مي کنند که زلزله هاي شديدي که در کف اقيانوسها رخ مي دهد مي توانند چنان لرزش و هيجان شديدي در آبهاي اقيانوس به وجود آورند که موجهاي بسيار عظيم به پا شود و همه چيز را در ساحل به کام خود بکشد. در تابستان سال 1920 زلزله اي در منطقه شمال فرانسه (نرماندي) رخ داد که گرچه بيش از چند ثانيه طول نکشيد اما تکانهاي آن به اقيانوس اطلس و جزاير آزور (Azor) کشيده شد و شهر ساحلي تاپال را ويران کرد . بنابراين طوفانهاي عظيم دريايي همچنان که شهرها و تمدنها را به کام خود مي کشند مي توانند آنچه را که بلعيده اند بار ديگر از کف اقيانوسها بالا بياورند و در آن صورت است که ما شاهد پيدا شدن ستو نهاي عظيم سنگي, دروازه هاي بزرگ, گنجها و... خواهيم بود.

آيا ممکن است روزي آتلانتيس دوباره از زير آب خارج شود و بر اثر انقلابهاي دريايي بقاياي تمدن درخشان آتلانتيس بر روي آب بيايد تا بتوانيم شهرها و معبدها و قصرها را مشاهده کنيم؟
افسانه آتلانتيس شايد روزي با کشف بناي تاريخي به زمان ما پيوند بخورد و روياي دير پاي انسان سرانجام به واقعيت برسد. شايد هم آتلانتيس آرمانشهري است ساخته وپرداخته خيال .
به هر روي اگر آتلانتيس بهشت گمشده است يا جهنم مدفون شده در اعماق اقيانوسها تا به امروز فکر آدمي را به خود مشغول داشته و فرهنگ ومشخصات آن سينه به سينه پيش آمده و
هنوز وهمچنان با انسان سخن مي گويد.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin

شیوه جدید التماس به داورو پلیس


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:, توسط benyamin
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد